نماز جمعه

داستان های نماز

دين مقدس اسلام، بيش از هرچيز به وحدت و يكپارچگي مسلمانان اهميت داده، مي‏كوشد تا به

هر وسيله‏ي ممكن، اين معنا تحقق پيدا كند. از اين رو، عواملي كه منجر به پراكندگي و

گسستگي صفوف مسلمان‏ها مي‏گردند، در اسلام از منفورترين پديده‏ها به شمار مي‏روند.

دروغ، غيبت، تهمت، نفاق، سخن‏چيني و... مفاهيمي از اين گونه‏اند و متقابلاً عوامل و پ

ديده‏هايي كه به نوعي انسجام و يكپارچگي آنان را حفظ كند، جزو محبوبترين عوامل هستند. در

اين راستا، نماز جمعه از اهميت وافري برخوردار است؛ به نحوي كه در قرآن اهل ايمان در

روزجمعه به برپا داشتن نماز جمعه و دوري از كارهاي مخالف آن مأمور گشته‏اند.

برای نمونه بنگرید به:

 

الف ـ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى‏ ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ؛

اي كساني كه ايمان آورده‏ايد! هنگامي كه براي نماز روز جمعه ندا در داده مي‏شود به سوي

ذكر خدا بشتابيد، و خريد و فروش را رها كنيد. اگر بدانيد اين براي شما بهتر است.

مورد خطاب آيه، اهل ايمان مي‏باشند. بنابراين، «ايمان» مقتضي اهتمام به اقامه‏ي نماز

جمعه، و اعراض و وانهادن كارهاي مخالف آن مي‏باشد. «نودي» از ماده‏ي «نداء»، بانك

برآوردن، و در اين جا به معناي اذان است؛ زيرا در اسلام ندايي براي نماز جز اذان نداريم.

به اين ترتيب، هنگامي كه صداي اذان نماز جمعه بلند مي‏شود، اهل ايمان موظفند كسب و كار

را رها كرده، به سوي نماز كه مهمترين ياد خدا است بشتابند. مرحوم علامه‏ي طباطبايي هم

به همين مضمون اشاره دارد.

گفتني است كه در برخي از روايات در مورد نمازهاي روزانه آمده است كه براي شركت در

نماز با آرامش گام برداريد، ولي در مورد نماز جمعه، آيه فوق مي‏فرمايد: فاسعوا؛ بشتابيد. و

اين دليل بر اهميت فوق العاده نماز جمعه است. منظور از «ذكرالله» در درجه‏ي اول نماز

است، ولي مي‏دانيم كه خطبه‏هاي نماز آميخته‏ي با ذكر خداست، و در حقيقت بخشي از نماز

جمعه است. بنابراين براي شركت در خطبه‏ها نيز بايد تسريع كرد.

جمله‏ي «وذروالبيع» به اين معناست كه با شنيدن اذان در روز جمعه، خريد و فروش را ترك

كنيد و به نماز جمعه بشتابيد. البته مراد خصوص ترك داد و ستد نيست، بلكه ترك هر عملي

كه موجب اعراض از نماز جمعه گردد، مورد نظر آيه است و ذكر خصوص داد و ستد به

اين جهت است كه داد و ستد از پرفايده‏ترين اعمال آدمي در دنيا است. وقتي اين عمل را

مي‏بايست ترك كرد، ترك بقيه‏ي اعمال معارض با نماز جمعه به طريق اولي است. جمله‏ي

«ذلكم خيرلكم» اشاره دارد به اين كه در هنگام ظهر در روز جمعه، بهترين كار، اقامه‏ي

نماز جمعه است و هيچ عمل ديگري جاي آن را نمي‏گيرد.

ب ـ فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثيراً لَعَلَّكُمْ

تُفْلِحُون‏؛

و چون نماز گزارده شد. در [روي] زمين پراكنده گرديد و فضل خدا را جويا شويد و خدا را

بسيار ياد كنيد باشد كه شما رستگار گرديد.

منظور از قضأ صلوة، اقامه نماز جمعه، و تمام شدن آن است و مراد از «انتشار در ارض»

متفرق شدن مردم در زمين و مشغول شدن در كارهاي روزانه براي به دست آوردن فضل

خدا (رزق و روزي) است و اگر در ميان همه كارهاي روزانه فقط طلب رزق را نام برده

براي اين بود كه مقابل ترك بيع در آيه قبلي واقع شود، ليكن از آنجايي كه ما در آيه قبلي

گفتيم كه منظور از ترك بيع همه كارهايي است كه آدمي را از نماز باز مي‏دارد، لاجرم بايد

بگوييم منظور از طلب رزق هم همه كارهايي است كه عطيه‏ي خداي تعالي را در پي دارد،

چه طلب رزق و چه عيادت مريض، و يا سعي در برآوردن حاجت مسلمان، و يا زيارت

برادر ديني يا حضور در مجلس علم، و يا كارهايي ديگر از اين قبيل.

ناگفته پيداست كه امر به «انتشار در زمين» و «طلب روزي» امر وجوبي نيست، بلكه به

اصطلاح «امر بعد از نهي» است، و دلالت بر جايز بودن انتشار مي‏كند، ولي بعضي از اين

تعبير چنين استفاده كرده‏اند كه تحصيل روزي بعد از نماز جمعه مطلوبيت و بركتي دارد، و

در حديثي آمده است كه پيامبر بعد از نماز جمعه سري به بازار مي‏زد.جمله «واذكروا اللّه

كثيرا» اشاره به ياد خدا است در برابر آن همه نعمت‏هايي كه به انسان ارزاني داشته.

ج ـ وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ

التِّجارَةِ وَ اللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقينَ؛

و چون داد و ستد يا سرگرمي‏اي ببينند، به سوي آن روي آور مي‏شوند و تو را در حالي كه

ايستاده‏اي ترك مي‏كنند. بگو: آنچه نزد خداست از سرگرمي و از داد و ستد بهتر است و خدا

بهترين روزي دهندگان است.

و اما شأن نزول اين آيه عبارت است از اين‏كه: در يكي از سالهايي كه مردم مدينه گرفتار

خشكسالي و گرسنگي و افزايش نرخ اجناس شده بودند دحيه با كارواني از شام فرا رسيد و با

خود مواد غذايي آورده بود، در حالي كه روز جمعه بود و پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم

مشغول خطبه نماز جمعه بود، طبق معمول براي اعلام ورود كاروان طبل زدند و حتي

بعضي ديگر آلات موسيقي را نواختند، مردم با سرعت خود را به بازار رساندند، در اين

هنگام مسلماناني كه در مسجد براي نماز اجتماع كرده بودند خطبه را رها كرده و براي تأمين

نيازهاي خود به سوي بازار شتافتند، تنها دوازده مرد و يك زن در مسجد باقي ماندند(آيه

نازل شد و آنها را سخت مذمّت كرد) پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم فرمود: اگر اين گروه اندك

هم مي‏رفتند از آسمان سنگ بر آنها مي‏باريد.

قل ما عندالله خير من اللهو و من التجارة و اللّه خير الرّازقين

در اين قسمت از آيه به رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم امر مي‏كند كه مردم را به خطايي كه

مرتكب شدند متنبه كند، و بفهماند كه كارشان چقدر زشت بوده، و مراد از جمله «ما عندالله»

ثوابي است كه خداي تعالي در برابر شنيدن و موعظه در نماز جمعه عطا مي‏فرمايد و معناي

جمله اين است كه:

به ايشان بگو آنچه نزد خدا است از لهو و تجارت بهتر است، براي اينكه ثواب خداي تعالي

خير حقيقي و دائمي و بدون انقطاع است و اما آنچه در لهو و تجارت است اگر خير باشد

خيري خيالي و غيردائمي است. علاوه بر اين، چه بسا خشم خدا را در پي داشته باشد،

همچنان كه لهو هميشه خشم خداي تعالي را در پي دارد. ثواب و پاداش الهي و بركاتي كه از

حضور در نماز جمعه و شنيدن مواعظ و اندرزهاي پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم و تربيت

معنوي و روحاني عايد شما مي‏شود قابل مقايسه با هيچ چيز ديگر نيست و اگر از اين

مي‏ترسيد كه روزي شما بريده شود اشتباه مي‏كنيد، خداوند بهترين روزي دهندگان است.

در آيه شريفه كه از كلمه «قائما» استفاده شده نشان مي‏دهد كه پيامبر اسلام

صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم ايستاده خطبه نماز جمعه مي‏خواند. جابر بن سمره مي‏گويد: من هيچ گاه

رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم را نديدم كه نشسته خطبه بخواند، پس اگر كسي برايت حديث

كرد كه آن جناب نشسته خطبه خوانده دروغ گفته است و همچنين از عبدالله بن مسعود

پرسيدند: آيا پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم ايستاده خطبه مي‏خواند؟ گفت: مگر نشنيده‏اي كه

خداوند مي‏گويد: «و تركوك قائما» تو را در حالي كه ايستاده بودي رها كردند.و در تفسير

الدرالمنثور آمده است كه ابن ابي شيبه از طاووس روايت كرده كه گفت: رسول خدا

صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم و ابوبكر و عمر و عثمان همگي ايستاده خطبه مي‏خواندند و اولين كسي

كه بالاي منبر نشست (و خطبه خواند) معاوية بن ابي سفيان بود.

د ـ  حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى‏ وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِين؛ 

بر نمازها و نماز ميانه مواظبت كنيد، و خاضعانه براي خدا به پا خيزيد.

در اين كه منظور از «صلوة وسطي؛ نماز ميانه» چيست مفسران اقوال زيادي را ذكر

كرده‏اند، مرحوم علامه طباطبايي مي‏فرمايد:

برخي آن را نماز جمعه دانسته‏اند.

شهيد آيت‏الله دستغيب رحمه‏الله كه خود فداي اين فريضه بزرگ الهي شده است در ذيل اين آيه

شريفه مي‏فرمايد:

بيشتر علما فرمودند «نماز ميانه» نماز ظهر است؛ زيرا وقت آن در وسط روز و ميان نماز

صبح و عصر مي‏باشد و در روايات فراواني تصريح شده كه نماز ميانه، نماز ظهر است. و

در برخي روايات گفته شده مراد از نماز ميانه، نماز جمعه است، و چون در روز جمعه نماز

جمعه از ظهر كفايت مي‏كند، بنابراين، نماز جمعه همان نماز ميانه است كه مورد تأكيد

پروردگار است.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در شنبه 5 آذر 1390برچسب:نماز,جمعه,نماز جمعه,ساعت16:46توسط ر.ع | |